نتایج جستجو برای عبارت :

به چلّه در نشین در دامنِ من /***

یکی از رسوم اهل سیر و سلوک است که با رعایت آداب و شرایط خاصی مدتی به ریاضات و عبادات مخصوص می پردازند معمول صوفیان این بوده است که در سال یکبار به چلّه می نشستند و بهترین ایام را برای انتخاب چلّه ماه ذی القعده و دهه اول ماه ذی الحجه می دانستند و آن را «چلّه موسی» می نامیدند. 
ادامه مطلب
       
.
 ( چلّه نشین )
.
منزل کنم بعد ار تو در ویرانه هامجنون شوم همراه با دیوانه ها
.
آتش به جان افتاده از دوریِ توخود را کُنم رسوایِ در میخانه ها
.
در انتظارم باز آیی از سفروانگه رها گردم از این بیگانه ها
.
گمراه گشتم در مسیرِ عاشقیباز آی باطل گردد این اَفسانه ها
.
تا کی خمارِ دیدن رویت شوَمچشمم به ره درحسرتِ پیمانه ها
.
شهرِ مرا روشن نما با نورِ خودچون مانده درظلمت همه کاشانه ها
.
عمری به دیدارِ(حبیبم) زنده امآیی اگر بوسه زَنم برشانه ها
.
امّا کنا
بسم الله
 
هزارتایی شدم. مثل هزارتایی شدنِ پیج‌های اینستاگرام. اما این کجا و آن کجا! هزارتا پستِ وبلاگ یعنی هزارتا خاطره، اتفاق، حس، تغییر، تنش، آرامش، خدا خدا کردن، و همچنان دست به دامنِ خدا شدن. هزارتایی شدم و بزرگتر. نه که پیرتر، بلکه کمی بزرگتر. شاید حالا باید بگم شدم یک اژدهای به بلوغ رسیده.
ز کوهی خسته از فرهاد و تیشه
بر آید ناله ها از سنگ و شیشه
چنین باشد حکایت های خفته 
چنین آمد حدیث نا نگفته 
که کوهی خسته از تیشه ی فرهاد
بر آرد ناله ها از ظلم و بیداد
که من هم عاشقم بر روی دلدار
بر آن خال لب و ابروی دلدار
از آن روزی که او پالایشم کرد
ز قلّه تا به بُن آرایشم کرد 
سپس با عشق خود کرد آشنایم 
که در دل تا ابد من با وفایم 
کنون آمد یکی عاشق به میدان
که چون پتکی زند بر روی سندان
به هر ضربه که تیشه مینوازد 
تو گوئی جان شیرین میگُدازد
بگفتش ک
تا به کی 
قرار بر دمیدن به شمع‌هاست؟
شمع‌های هرزِ نانجیب که
از دل سیاه کیک‌های تلخِ سرزده
با جرقه‌ای جوانه می‌زنند
بی بهانه‌ای، زبانه می‌کشند
آتشی به دامنِ جهان ما،
روزهای مرده از جنون فکر،
روزهای بُرده از دیار بکر
می‌زنند
قدرتی نمانده تا
یک ‌نفس نگاه دارم آتش لجوج را
می‌کشد و می‌برد
روزهای انتظار و تا همیشه کوچ را
می‌شماردم که چندمین منم
چندمین نیامده که رفته‌ام
چندمین نرفته‌ای که مانده‌ام
چندمین کسی که در میانه‌‌ام
نارسیده‌ا
باران دانه دانه می‌افتد بر پشت بام خانۀ‌مان و صدایش می‌چکد درون گوش‌هایم. دلنشین و نم‌ناک است ، اما من دوست داشتم که هوا صاف می‌بود! دوست داشتم زیر نور ملایم خورشیدِ زمستانی ؛ دست خودم را می‌گرفتم و می‌رفتم به سمت کوه‌هایِ کنارِ شهر. دو نفری یکی را انتخاب می‌کردیم و قدم می‌گذاشتیم بر سنگ‌ها و دامنِ پهن شده‌اش. پاهایم را ارضاء می‌کردم و قلبم را شیدا. به نوک قله که می‌رسیدیم آرام کنار هم می‌نشستیم. خودم را کمی نزدیک‌تر می‌کردم بهش تا
گاهی فکر میکنم مگر میشود
خدایِ این زیبایی ها
درد به بنده هایش بدهد؟
به تنگ آورد روزگار را؟
بعد میبینم  چقدر ما
دست به دامنِ هرچه میشویم
جز خدا...
و بعد فکر میکنم
چقدر خدایِ این زیبایی ها
ما را عاشقانه دوست دارد
که رهایمان نمیکند
نمیرود...
فکرش را بکنید
کسی را عاشقانه دوست دارید،
زندگی‌تان را به پایش گذاشته اید
عاشقانه او را می پرستید
و او عاشقانه دیگری را!
درد دارد نه؟
ما
عجیب خدایی داریم
عجیب عاشقمان است
عجیب کم لطفی میکنیم ما...
"برایِ‌ ارتباط با دیگری باید زبانِ او را دانست. ایلیچ می‌گوید زبان فقط صدا نیست، بلکه صدا و سکوت است و باید هر دو را با هم آموخت. واژه‌ها در دامنِ سکوت جان می‌گیرند و تنها راهِ ارتباطِ عمیق با دیگری یاد گرفتنِ دستورِ زبانِ سکوتِ اوست. اما دستورِ زبانِ سکوت را هرگز نمی‌توان یاد گرفت، اگر که ذهنِ تو سرشارِ از صداهایِ خودت باشد، صداهایی که از خودت، خانه‌ات و سرزمینت حمل می‌کنی. برایِ این‌که بتوانی دیگری را بفهمی، اول باید با خودت غریبه شوی.
منم و خجلت بسیار، حلالم فرمادر شبِ آخر دیدار حلالم فرمااولین بار شده آمدی و پا نشدمحال و روزم شده دشوار، حلالم فرمابوسه بر گونه ی من؟! نه... فراموشش کنصورتم خورده به دیوار، حلالم فرمااز سپیدی رخم نیست خبر، رنگِ کبود...بر رخم گشته پدیدار، حلالم فرماچادرم سوخت پدر، صورت خود را بگذار...روی این دامنِ گلدار، حلالم فرمانه مرا موی بلند و نه تو را پنجه ی نازبگذر از موی من اینبار، حلالم فرماسنگ خوردم سرِ بازار که سنگت نزنندسنگ خوردی سرِ بازار؟! حلالم ف
چند روزی می شه که فکرم مشغوله! یعنی دقیقا از روزی که راجع به عادت ها نوشتم. علت اشتغال فکرم هم این بود که دلم می خواست این بار  سعی کنم یکی از عادت های بدِ اخلاقیم رو ترک بکنم. بعد همون موقع یادم افتاد که یه جایی خوندم برای تبدیل یک چیزی به عادت و یا ترک یه عادت، پرداختن بهش کمتر از چهل روز چندان تاثیری نداره و بهترین موقع برای این که چهل روز یه کاری رو انجام بدی یا ترکش بکنی از دهم ذیقعده است. بعد که نگاه کردم دیدم نه از اول ذیقعده بوده و این زمان
بسم الله الرّحمن الرّحیمالحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمان‌های انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌تر
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم
حرارتی است قدیمی که در دلم دارم
اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم
دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم
میان نامه ی من خالی است از خوبی
گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم
مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید
خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم
به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم
به لطف فاطمه ارباب محترم دارم
حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد
مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم
نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد
دلم خوش است میان دلم حرم دا
گر دامنِ وَصلَش نَشَود دَسترَسِ مابیرون رَوَد از غالبِ بی جان نَفَسِ ماوَه وَه زِمِی و مِیکده گر جرعه‌ی جامیزیبَد که زَنَد خَنده به عَنقا مگسِ مامرغِ دلِ ما در قفس افتاده که شایدبازی، به تماشا گُذَرَد بَر قَفَسِ ماپیوسته به صحرا رَوَد اَز ما خَبَرَش نیستاِی وای بَر اَحوالِ دِلِ  مُحتَبَسِ  مابا زحمت‌ِ پاسِ دَر و دربانیِ جانانشادم که بُوَد در کفِ لُطفَش مَرَسِ ما حاصل نَشُده هیچ مَراکویِ خَراباتبُرهان و دَلیلِ سُخَنِ ما قَبَسِ ماجان م
چرا و چطور چله بگیریم؟
در بین مردم سنتی به نام اربعین یا همان چله‌ گرفتن وجود دارد. افراد 40 روز، خود را متعهد به انجام اعمالی خاص می‌کنند. برخی به نیت شفای بیمار، بعضی به نیت خانه‌دار شدن، بی‌فرزندها به نیت بچه‌دار شدن و ... و عده‌ای هم جهت رفع خصلت‌های بد اخلاقی چله می‌گیرند. 
بهترین زمان چلّه‌گیری، از اول ذیقعده تا دهم ذیحجه (13 تیر الی 21 مرداد امسال) است. این چله، به چله موسوی یا چله موسای کلیم معروف است.عدد چهل در قرآن و روایات و حتی در اد
روزگار می گذرد، گاهی آرام، گاهی آرامتر.
داشتم می گفتم: «فقط حواست باشد رفتنت، جلو رفتن باشد.» خندید: «یعنی جهت مرجحی در عالم وجود دارد؟» گفتم: «نه» و تمام این حرف ها از سرم گذشت که جهان در حرکت است و ما هم به ناچار به همان جهت حرکت می کنم که جهان و نکته تنها در این است که بی حرکت ننشینیم چون وقتی همه چیز به جلو می رود، نشستن مثل عقب رفتن است. حرفی نزدم، و باز در ذهن ذوق را مرور کردم در شنیدن نتیجه ی نزع زمان از هسته ی خرما.
تصورات و خیالات و خاطراتم
صبح دو روز پیش مثل باقیِ روزهایِ قرنطینه بود. و حتی وقتی به ظهر و بعد از ظهر هم رسیدم تفاوتی چندانی با روزهایِ قبل نیافتم. قرنطینه خانگی ؛ دلم تنگ شده برای قدم زدن در کوچه پس کوچه‌هایِ شهر. دلم تنگ شده برایِ گُم شدن در بین شلوغیِ مردم شهر. دلم تنگ شده برای درخت‌هایِ کاجِ پارک. دلم تنگ شده برای بی دلهره رفتن و بازار را زیر پا گذاشتن.
غروب شده بود. گوشی‌ام را برداشتم و اینترنت گوشی‌ام را روشن کردم. بلافاصله چند پیام از داداش در واتساپ بالا آمد. ک
دکتر " خُسرو فرشیدوَرد" شاعر و نویسندۀ گرانقدر،  در خانۀ سالمندان نیکان به دیار باقی شتافتند ؛ شعر زیبای " این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست" از سروده های این بزرگمردِ وطن پرست است که پس از سفرهای خارج از کشور،ازذهن پرمسئولیت او تراوش کرده است و تلنگری  گزنده است بر وضعیت امروز تمایلات متداول در جامعه 
    جا دارد که ،هریک به نوبۀ خویش، خبر این سوگ را به دوستان خود در درون و بیرون کشور برسانیم! 
      
    روانش شاد و یاد و تفکر جاری در این اثرش
خلاصه پرسیدم: استاد چه کنیم آدم شویم؟ خودم را آماده کرده‌بودم بگویند: خانم! شما باید یک چلّه ذکر بگیرید، نماز امام زمان (عج) و نماز شبتان ترک نشود، ۴۰ روز هم روزه بگیرید، از دعای کمیل پنجشنبه و دعای ندبه جمعه هم غافل نشوید و...، اما علامه نگاه عمیقی به من کردند و گفتند: سیر و حرکت باید تدریجی باشد. باید آرام‌آرام مراتب را طی کنید تا به رشد برسید. در درون شما، چشمه‌ای است. شما باید گل‌ولای را کنار بزنید تا آب این چشمه درونتان جوشان شود. پس مراقب
گل‌آرایی حرم حضرت زینب کبری(س): توسط خادمان آستان قدس‌رضوی::خادمان آستان قدس رضوی، حرم عقیله بنی هاشم «حضرت زینب کبری (س)»، را در آستانه میلاد با سعادتشان گل آرایی کردند 
زینب که شدی تا عشق را معنا کنیکربلا را تا ابد با اشکِ خود احیا کنیروح بخشیدی به آیینِ پدر بعد از نبیپیروی از مادرِ خود حضرتِ زهرا(س)کنیسوختی چون شمع در پای ولایت تا فقطبیرقِ سرخِ حسین را در زمین بر پا کنیای علَم بر دوش از کرببلا تا شامِ غم ای که با لبخندِ اشکت درد را زیبا کنی
مضامین دعای عهد، با جانِ انسان های منتظر، انسی صمیمانه دارد. چهل صبح که بخوانی، تازه دریچۀ اشتیاقت باز می شود برای خواندن چلۀ بعدی. و این اشتیاق در هر چله بیشتر و بیشتر و بیشتر می شود. تا رهایش نکنی و باور کنی که نهال امیدت در بوستان انتظار به بار نشسته است.
گاهی هم که از نامردمی های روزگار و از پرت و پلا های زمانه ملول می شوی، یا از خباثت حاکمان اشرافی دغدغه ات به فریاد می آید و از فساد روحانی نماهای منافق، غصه هایت به انتها می رسد؛ خیلی راحت می
دیدار بین تیم‌های استقلال و پرسپولیس تهران در چارچوب بازی‌های هفته نوزدهم لیگ برتر قرار است از ساعت ۱۵:۳۰ روز پنج شنبه به میزبانی ورزشگاه آزادیبرگزار شود.
 
این مسابقه قرار بود طبق برنامه ریزی اولیه سازمان لیگ از ساعت ۱۷ برگزار شود که با یک ساعت و نیم تغییر زودتر برگزار خواهد شد.
 
شنیده می‌شود تلاش مسئولان برگزاری این مسابقات تغییر مجدد ساعت برگزاری این دیدار است و پیش بینی می‌شود این بازی حتی ساعت ۱۴ روز پنج شنبه برگزار شود!
 
برای ج
 
سایه سار خنک چلّه ی تابستانی
تنگه ی واشی* و طنّازی مزداران  ی*
ارجمند  * هستی و زیبائی بی همتایش
جوششِ چشمه ی جوشان ده زرمان ی*
تو جلیزجند ی* و سرسبزی شهرآباد ی*
بادرود  نظر و همّت درویشانی
مانده ام تا چه بگویم من از آسور* قشنگ
عصر زیبای لزور * و سحر وشتان ی*
اندریه * و نجفدر * دو گل گلزارت
قطب تولید وفا از طرف نیکانی
غزل خواندنیِ مردم زریندشت ی*
حاصل میوه ی باغ دهِ دهگردان ی*
نور خورشیدی و گرمای تو لذّتبخش است
گردوی ناب حصاربن*وَ بِهِ آنانی
پارک مخ
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
 ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازیاز میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلا
از مزایای کرونا و از خوبی های خودقرنطینگی برای متأهل های جوون اینه که می تونن همسرانه های زندگی شونو زیباتر بسازن. می تونن عشق و علاقه های خودشونو صمیمی تر و محکم تر کنن و یا حداقل برای اونهایی که مثل من در روزهای عادی وقت سر خاروندن ندارن، این روزها فرصت خوبیه که بتونن شعرهای خوشبختی خودشونو شیرین تر، دلنشین تر و شاعرانه تر تو باغچۀ زندگی بسرایند...
به نظر من اونهایی که میگن خانم ها حوصلۀ حضور بیش از حد آقایون رو در منزل ندارن، یه نموره کم ل
بیانیه گام دوم انقلاب
(1)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
 ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی 
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت می گمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغی
دلا بنگر که این‌جا طالقان‌ست            تجلی‌گاه و مهدِ عارفان‌ست
بدیده چون عزیـزی و نگاری             سراسر جایـگاهِ عاشقان‌ست
فکنده دامنِ پرچینش البـرز                چو مادر از برایش سایبان‌ست
چنین بی‌حاصل از این بحر مگذر         که بس گوهر به دامانش نهان‌ست
به مستی جامِ شَهرودش سراسر          زِ عُلیا تا به سُفلایش روان‌ست
بهاران بلبلش از شوق و مستی           زِ شب تا به سحرگه نغمه‌خوان‌ست
به تابستان چنان خرم شود باغ   
——–| ارائه شده توسط وبسایت متن عاشقانه |—–—

رابطه‌های نصفه و نیمه
نقطه‌ی پایان‌های گذاشته نشده
عاشق‌ های سابقی که امروز دوستِ معمولی‌ اند و
دوست‌های معمولیِ امروز که شاید یک روزی زوج عاشقی بشوند....
و بلاتکلیفی‌هایی که دامنِ چند رابطه و چندین نفر را میگیرد
ادامه مطلب
#حکایت_وصل_مهدی_عج یکی از دانشمندان، آرزوی زیارت امام زمان را داشت. مدتها ریاضت کشید و کوشید ولی نشد. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف رو آورد، اما نتیجه نگرفت.  روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به فلان شهر بروی». او نیز رفت و در آنجا چلّه گرفت و به ریاضت مشغول شد. روزهای آخر بود که به او گفتند: «الان امام زمان، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند». سریعا به آنجا رفت. وقتی رسی
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت
شب یلدا
, از جشن های ما ایرنیان که همه ساله برگزار شده و به فال نیک گرفته می
شود، شب یلدا نام دارد. خوشبختانه از معدود جشن‌هایی است که فراموش نشده
است. این جشن از زمان‌های بسیار گذشته رواج داشته و از سنت‎های بسیار خوب
ما ایرانی‌ها محسوب می شود. در ادامه مطلب به معرفی شب یلدا و آداب و رسوم
آن می پردازیم
 
 
شب یلدا
 
شب یلدا به غروب آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب
روز بعدش اطلاق می شود. کلمه‌ی یلدا از ریشه‌ سریانی است که معنای تولد یا
زایش زاد
شب یلدا بلندترین شب سال است، اما می‌توان جور دیگری به یلدا نگاه کرد‌:اینکه یلدا سرآغازی است برای شکستن شب و از این شب، به بعد روز و روشنایی بیشتر و بیشتر می‌شود،پس یلدا مقدمه و طلیعه روزهای بلند است و گویا بر همین اساس،
گذشتگان ما این شب را به بیداری و کنار هم بودن می‌گذرانند.
شب یلدا یا شب چله، یکی از شب ‌های مهم در ایران باستان بوده که البته در حال حاضر هم می باشد.اگر بخواهیم از اهمیت شب یلدا و این که از چه تاریخی در گاه شمار رسمی ایرانیان
میام چشماتو بکشم، میبینم دستمو یارای کشیدن این قشنگی نیست. میخوام به دقیق‌ترین شکل ممکن چشمات رو بکشم جوری که یه ذره‌ از موهایی که چندماه پیش قیچیشون کردی هم افتاده باشه گوشه‌ی چشمات، بزرگ چاپ کنم. تباه کردم اون روزایی رو که چشمات آیینه‌ی خنده‌هات بود. راستش چشم‌قشنگ! منم دیگه چشمام آیینه‌ی خنده‌هام نیست، یعنی میخندم‌ها، اما شریان‌هایی که خنده رو از لب میبرن به عمق مردمک چشم‌ها دیگه نیستن. میدونی که؟‌ آدم‌یه مشت سیم پیچیه. تاحالا ت
 
سیارکی که حدود نودوشش کیلومتر قطر دارد، با سرعتی نزدیک به بیست‌وپنج‌هزار کیلومتر در ساعت در حال نزدیک‌شدن به زمین است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که سه‌ماه و ده‌روز دیگر این سیارک به زمین برخورد خواهد کرد و احتمال عدم برخورد آن چیزی کم‌تر از یک‌دهم درصد است. روش‌های مصنوعی جلوگیری از برخورد آن نیز به‌دلایل گوناگون موفق نخواهد بود و راهکاری برای مقابله وجود ندارد. چنین رویدادی در نوع خود کاملاً بی‌سابقه است و تا کنون هیچ‌گاه زمین
 
سیارکی که حدود نودوشش کیلومتر قطر دارد، با سرعتی نزدیک به بیست‌وپنج‌هزار کیلومتر در ساعت در حال نزدیک‌شدن به زمین است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که سه‌ماه و ده‌روز دیگر این سیارک به زمین برخورد خواهد کرد و احتمال عدم برخورد آن چیزی کم‌تر از یک‌دهم درصد است. روش‌های مصنوعی جلوگیری از برخورد آن نیز به‌دلایل گوناگون موفق نخواهد بود و راهکاری برای مقابله وجود ندارد. چنین رویدادی در نوع خود کاملاً بی‌سابقه است و تا کنون هیچ‌گاه زمین
 
سیارکی که حدود نودوشش کیلومتر قطر دارد، با سرعتی نزدیک به بیست‌وپنج‌هزار کیلومتر در ساعت در حال نزدیک‌شدن به زمین است. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که سه‌ماه و ده‌روز دیگر این سیارک به زمین برخورد خواهد کرد و احتمال عدم برخورد آن چیزی کم‌تر از یک‌دهم درصد است. روش‌های مصنوعی جلوگیری از برخورد آن نیز به‌دلایل گوناگون موفق نخواهد بود و راهکاری برای مقابله وجود ندارد. چنین رویدادی در نوع خود کاملاً بی‌سابقه است و تا کنون هیچ‌گاه زمین
صدای نوفرست - یکی از آیین‌های ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم 'کف زدن' است . «کف» نوعى شیرینى است که با «زدنِ» آب «چوبک» و شیرین کردن آن به دست مى‏ آید . برای تهیه این شیرینی محلی مقدارى «چوبک» یا «بیخ» ( که ریشه نوعی گیاه صحرایی است ) را کوبیده و چند بار در آب مى‏ جوشانند و چون این آب تلخ است ، آن را عوض می‌کنند و مجدداً مى ‏جوشانند . این کار را آنقدر تکرار مى‏ کنند که تلخی آب گرفته شود و هیچ طعمى نداشته باشد . این آب را مى‏ گذار
بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران
انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین
سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد که
اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر
جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پیشرفت‌های
خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند.
در چنین نقطه‌ی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم
انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن
... روزنامه‌ی تایمز چند روز پیش مقاله‌ای درباره‌ی وضع مالی روسیه نوشت و متذکر شده بود دلیل اینکه وضع مالی روسیه رضایت‌بخش نیست ، این است که در روسیه‌ طبقه‌ی متوسط و ثروت‌های کلان و پرولتاریای سازگار وجود ندارد !
ایگناتی پروکوفیچ خطیب است و خیلی خوب حرف می‌زند در نظر دارد گزارشی در این‌زمینه به مقامات دولتی بدهد تا در روزنامه‌ها چاپ کنند . این موضوع با حرف‌های ایوان ماتویچ از زمین تا آسمان فرق دارد ...
روده‌درازی او را قطع کردم و گفتم :
-
 
یادُوش بخیر قِدیمانهر ماه، یکی یِی خانه، زائو داشتُنداینی واستان، گندم برشته دُرُست میکُردُن، میگوتُون شیرِ زائو رَ زیاد مینه
ایسه الان همه اینان آرزو گردی
 
 طرز تهیه گندم بیربیشته (گندم برشته)
امروزه زیاد می‌شنویم که گندم یا نان، قوتِ لایَموته ولی در گذشته، گندم واقعاً قوت لایموت بود و بیشتر از هفتاد درصد غذایِ مردم، از گندم به دست می‌آمد. گندمی که آردِ پختنِ انواع نان، شیرینی‌ها و کُولاس‌ها رو می‌داد و همینطور در غذاهای مرسوم، مث
 
لطفاً تا میتونید این پیام رو منتشر کنید
 
بیماری، سیل، جنگ، زلزله... زمین و زمان مضطر شدن. دیگه هیچ چیزی سَرِ جاش نیست. تنها امیدمون واسه رهایی از این اوضاع، ظهورِ منجی از طرف خداست...
خودِ حضرت بارها فرمودن: «برای تعجیل در فرج دعا کنید، که این دعا، فرج و گشایش برای شماست» (احتجاج، ج ۲)
حالا وقتشه دست به دعا برداریم و از خدا بخوایم، باقی مانده ‌ی دوران غیبت رو بر ما ببخشه
قرار ما: از امروز سه شنبه ۲۰ اسفند (همزمان با شام شهادت حضرت زینب) ساعت ۲
شنبۀ روز دانش‌جو بود و 156اُمین جلسۀ گروه دکتر باغرام. تولد دکتر هم بود. در هم‌کف کتاب‌خانۀ مرکزی جمع شده‌بودیم و منتظر بودیم دکتر بیاید. آمد. او به‌مناسبت روز دانش‌جو یک بسته شکلات برای‌مان آورده‌بود و ما هم تدارک تولدی مفصل را برای‌ش دیده‌بودیم. ارائه‌ها کنسل شد و جلسۀ آن روز به خوردنِ کیک و چای و صحبت پیرامون مسائل مختلف گذشت، از وضع مملکت گرفته تا داستان‌های همیشگی ماندن و رفتن که بحثِ داغ این‌موقع‌های سال است. آخر کار صحبت‌مان
 
لطفاً تا میتونید این پیام رو منتشر کنید
 
بیماری، سیل، جنگ، زلزله... زمین و زمان مضطر شدن. دیگه هیچ چیزی سَرِ جاش نیست. تنها امیدمون واسه رهایی از این اوضاع، ظهورِ منجی از طرف خداست...
خودِ حضرت بارها فرمودن: «برای تعجیل در فرج دعا کنید، که این دعا، فرج و گشایش برای شماست» (احتجاج، ج ۲)
حالا وقتشه دست به دعا برداریم و از خدا بخوایم، باقی مانده ‌ی دوران غیبت رو بر ما ببخشه
قرار ما: از امروز سه شنبه ۲۰ اسفند (همزمان با شام شهادت حضرت زینب) ساعت ۲
دیشب میم اومد داخل اتاق و هیجان زده گفت "حاجی ببین چی پیدا کردم! نوشته این نامه واسه صد سال پیشه و الان توی موزه یزد نگه داری میشه! " بعد شروع کرد با صدای بلند این نامه رو واسه من خوندن:
بسم المعطّرٌ الحبیب
تصدقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم و زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراقِ لاکردار هم مصیبتی شده، زن جماعت را کارِ خانه و طبخ و رُفت و روب و وردار و بگذار نکُشد، همین بی‌همدمی و فراق می‌کُشد. مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان
نویسنده؛ علی جعفری مزینانی


یلدا فرصتی است مغتنم برای دیدارها؛ هنگامی که کشاکش روزگار ما را از دیدار آنانی که به چشمانمان نیازمندند باز می دارد تا با این بهانه بتوان دانه های نازک احساس را گلبوته کرد ودرخاطره ی گلها نشست ودرغایت مهربانی ها راچشید و مهر گلهای شقایق را در دلها کاشت  تا با گل سبز صداقت خانه ی دل را آباد تر کنیم.یلدا با اولین شب شروع  فصل زمستان و ماه دی آغاز می شود که غالباً با بارش برف یاباران که از بهترین نعمات الهی است همرا
ماه مبارک رمضان سرشار از عطر معنویت است که هر انسان آگاه می تواند به خوبی از فضای ایجاد شده در آن بهره بگیرد و جایگاهی والا در عرصه معنویت کسب نماید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج و زیارت؛ مسلمانان جهان همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان به مهمانی خداوند تبارک و تعالی می روند و جسم و روح خود را از آلودگی ها می زدایند و با روحی پاک در ادامه مسیر زندگی گام می نهند.اما برای بررسی این ماه مبارک به پژوهشی با عنوان رمضان چیست برخورد کردیم که به همین منظ
این شعر که در مدح امام رضا (ع) است که در مجموعه جنگ اشعار آمده است.


چو بر گرفت ز تارک سپهرِ زرّین تاج

    

زمانه مشک ختن ریخت بر صحیفه عاج


به شکلِ عارض خوبانِ ماه چهره نمود

 

رخ نجوم ثوابت ز طرّه شب داج


ز ظلمت شب مشکین ذوابه ره گم کرد

 

فراز چرخ سبک سیر کوکب وهاج


جهان به عادت معهود از شب شبه شکل

 

گرفت ظلمت اکسون به کسوت دیباج


پس از نقابت خورشیدِ، سیم سیما شب

 

گرفت بام و درِ چرخ چنبری در ساج


امیر کشور زنگ از کمین برون آمد

 

به عزم آنکه
اشعار زیر از قصاید سید قطب الدین حسین میرحاج گنابادی متخلص به آنسی می باشد. وی از شاعران و مشاهیر شهرستان گناباد است.
این شعر که در مدح امام رضا (ع) است که در مجموعه جنگ اشعار آمده است.


چو بر گرفت ز تارک سپهرِ زرّین تاج

    

زمانه مشک ختن ریخت بر صحیفه عاج


به شکلِ عارض خوبانِ ماه چهره نمود

 

رخ نجوم ثوابت ز طرّه شب داج


ز ظلمت شب مشکین ذوابه ره گم کرد

 

فراز چرخ سبک سیر کوکب وهاج


جهان به عادت معهود از شب شبه شکل

 

گرفت ظلمت اکسون به کسوت دیب
شب یلدا را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو می گذراندند تا خوابشان نرود، زایش خورشید فرا برسد و نور بر تاریکی پیروز شود. از آنجا که آن ماه، ماه تولد خورشید بود آن را دی به معنی "دادار" و آفریننده نامیدند.
صدها سال می‌شود، شب یلدا در ایران و سایر کشور هایی که رسم آن را می‌دانند جشن گرفته می‌شود. همان که شب چله هم هست؛ که طولانی ترین شب سال و آخرین شب پاییز است. که تاریک ترین شب سال است و همه تا سپیده دم بیدار می‌مانند تا زایش الهه خورشی
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِکِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذی یوَسْوِسُ فی‏ صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»
به نام خداوند بخشنده مهربان، بگو: پناه مى‏برم به پروردگار مردم، به سلطان و حاکم مردم، به معبود مردم، از شر وسوسه‏گر پنهانى، آن عقب رونده عودکننده، آن که در سینه‏هاى مردم وسوسه مى‏کند، چه از جن باشد و چه از انس.
شیطان و نفس امّار

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شهید سید جواد محمدی سنسنی